هوووورااااااااااااااااااااااااا
امروز بیرون بودم وقتی اووومدم خونه مامانینا یدفه دیدم بهار پاشده وایساده اینقدر جیغ زدم و هوووورااا گفتم و خندیدم که نگوووو بالاخره دخمل منم اولین قدم های خودش رو واسه راه رفتن برداشت قربونت برم روزارم دارم برات میشمرم و چیزی به تولدت نموووونده گل دخملم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووس از کف پاهات قربونت برم من الهی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی