واکسن دوماهگی
عزیز دلم وقتی رفتیم واکسن دوماهگیت رو بزنیم مامان داشت دق میکرد وقتی واکسنت رو زدیم خیلی گریه کردی توی بهداشت ولی وقتی اومدیم خونه شبیه ادم بزرگا فقط ناله میکردی دیگه اصلا گریه نکردی الهی مامان فدات شه که اینقدر صبوری عزیز دلم مامان عاشقته ...
نویسنده :
مامان سحر
2:52
خوردن انگشت شصت
دیروز توی اتاق بودم داشتم اتاق رو تمیز میکردم که یدفه دیدم صدای ملچ و ملوچ میاد اومدم بیرون دیدم که دستت روکردی توی دهنت و داری دنبال شصتت میگردی و هر چی هم گشتی پیداش نکردی مامان الهی فدات بشه گلم اخه عادت داری دستت رو که مشت میکنی شصتت رو میذاری زیر همه انگشتات به خاطر همین هم پیداش نکردی گلکم صبور باش مامانی پیداش میکنی بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس ...
نویسنده :
مامان سحر
2:52