بهاربهار، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
بارانباران، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

بهار و باران فرشته های زمینی مامان و بابا

عزیز دل مامان

عزیزکم دیروز توی جشنی که دعوت بودیم همش داشتی کسایی که میرقصیدن رو نگا میکردی حالا امروز تا یکی آهنگ میزاره سریع دستاتو میگیری بالا و به نشونه رقص تکون میدی الهی من فدات شم که با اون مغز کوچولوویی که داری اینقدر فکر کردی تا این حرکت رو بتونی انجام بدی عزیز دل مامان عاااااااااااشقتم مخصوصاا کارات   چاردستو پااااااااااا یادته چند وقته پیش اومدم گفتم کی میشه واسه مامان چاردستو پا بری حالا الان امروز اون روزی که تو قشنگ چار دستو چا میری و خودت رو از این سر خونه میرسونی به یه سمت و سوی دیگههههههههه الان  به حرف بزرگ ترها میرسم که میگن یه بچه توی این سن 10 تا ننه و بابا میخواااااااااااد راست گفتن   حالا کار جدیدت منو کشتهه...
1 مرداد 1390

بدون عنوان

عزیزم خییلی این لباس جدیدت که خاله ساناز برات خریده بهت میاااااااااااااااد گفت برات بزارم توی وبت تا دوست جووونات ببینن   ...
27 تير 1390

بدون عنوان

عزیز دل مامان خیلی شیطون شده بهار من داره تلاش میکنه واسه چهار دست و پا رفتن ولی هنوز موفق نشده اخه یکم ترسو میترسه دستاشو جابجا کنه غذا هم که درست نمیخوری همش باید به زور بهت بدم اخه شیطون مامان این چه کارایی که میکنی امروزم که قلیونووو از دست مامان گرفتی که خودت بکشی کوچولووووو خجالت بکش       ...
27 تير 1390

غذا خوردن

عزیز دل مامان الان دو روزه که غذا خور شده الهی که مامان دور تو بگردهههه که اینقدر دوست داری و با اشتها میخوری عزیزم تا یکم قاشق رو دیر میارم سمت دهنت شروع میکنی به جیغ و فریاد زدن که زودتر بهت غذا بدم بوووووووووووووووووووووووووووس
8 تير 1390