بهار و باران فرشته های زمینی مامان و بابا

عزیز دل مامان خیلی شیطون شده بهار من داره تلاش میکنه واسه چهار دست و پا رفتن ولی هنوز موفق نشده اخه یکم ترسو میترسه دستاشو جابجا کنه غذا هم که درست نمیخوری همش باید به زور بهت بدم اخه شیطون مامان این چه کارایی که میکنی امروزم که قلیونووو از دست مامان گرفتی که خودت بکشی کوچولووووو خجالت بکش       ...

بچم عقبکی رفته بود گیر کرده بود زیر بوووفه حالا میخواست در بیااااااااد نمیتونست منو محمد هم تا اونجایی که میشد بهش خندیددددددددددددددددددیم ...

  ...

  آرش عزیز دو روز از بهار جونم کوچیکترههههههه قربونش برم که اینقدر دوست داشتنی عزیزم ...

    بهاااااااااااااااااااااااار در حال فضولییییییییییی   ...

اینم بهار جیگری با کلاه گیس   این لباسی هم که تن جوجه هست مال مامانش هست   ...

عزیز دل مامان الان دو روزه که غذا خور شده الهی که مامان دور تو بگردهههه که اینقدر دوست داری و با اشتها میخوری عزیزم تا یکم قاشق رو دیر میارم سمت دهنت شروع میکنی به جیغ و فریاد زدن که زودتر بهت غذا بدم بوووووووووووووووووووووووووووس

...

            ...